تحلیلی بر بازار مسکن
مسکن، مهمترین نیاز بشر پس از غذا و پوشاک و مهمترین جزء شاخص قیمت مصرف کننده بوده و به طور طبیعی بیشترین نقش را در روند حرکتی آن دارد بطوریکه مسکن مهمترین بخش، هزینههای خانوار را تشکیل داده و بزرکترین بخش از ثروت اکثر خانوارها میباشد.
طبق آمار، بطور میانگین ۳۳ در صد از درآمد خانوارها در ایران صرف مسکن میشود، در حالیکه کشورهای توسعه یافته، سهم مسکن از سبد مصرفی خانوار در آنها حدود ۲۰ در صد است
طی دو دهه گذشته، افزایش سهم مسکن در سبد مصرفی خانوار با شیب ملایمی پیش رفته و به مرور زمان سهم بالاتری از سبد هزینه خانوارها را به خود اختصاص داده است، که در همین خصوص آمارها نشان میدهد در تهران ۵۰ درصد و در خراسان رضوی ۳۰ درصد درآمد خانوار صرف هزینه مسکن میشود.
البته نحوه تصرف مسکن توسط بخشی از خانوارها، استیجاری بوده وطبق آمار در سال ۱۳۶۵ حدود ۲۲ درصد مردم، مستاجر بودند، اما در حال حاضر ۲۷ دصد خانوارها مستاجر هستند و این نشان دهنده این است که در حال حاضر تمایل بیشتری نسبت به سه دهه اخیر خرید و تملک مسکن در مردم وجود دارد.
طبق تحقیقات آماری انجام شده هر خانواده ایرانی بطور میانگین سه دهه طول میکشد تا بتواند خانه بخرد و همچنین براساس سرشماری سال ۱۳۹۰ مشخص شده در کشور به ازای هر ۱۰۰ مسکن، ۱۰۶ خانواده موجود است، که این نیز نشاندهنده این است که کار تولید مسکن برخلاف بعضی نظرات هنوز در این کشور تمام نشده یا به حالت اشباع در نیامده است.
بخش مسکن، ارتباط گستردهای با سایر بخشهای اقتصادی دارد و مرتبط با مشاغل گوناگونی است.
لذا رونق یا رکود آن در شرایط اقتصادی تاثیر گذار است، از جمله صنایع لوازم خانگی، فولاد و سیمان، که با خروج مسکن از رکود نیز بالطبع از رکود خارج خواهند شد.
به همین خاطر این روزها دولت، فشار بر ایجاد رونق اقتصادی را از طریق بخش مسکن میبیند و به منظور خارج کردن مسکن از رکود اقدامات زیادی انجام میدهد، که پررنگترین آنها کاهش نرخ سود بانکی و تسهیلا متنوع مسکن است (که البته فقط به درد اقشار متوسط جامعه میخورد ) که گمان میرود اصرار دولت بر خروج بازار مسکن از رکود، خطر جهش قیمتها را نیز به دنبال خواهد داشت.
البته مسلم است که تاکید وتلاش دولت بر این است تا رونق اقتصادی و بازار مسکن بدون جهش قیمتهای مسکن صورت پذیرد و در این راستا میزگردها وسخنرانیها و مصاحبههای متعددی توسط مسئولین صورت پذیرفته است، که بطور مثال میتوان به سخنان رئیس اتاق بازرگانی ایران اشاره کرد که گفته بود: به نظر میرسد مسکن در سال جاری باشیبی ملایم، رشد قابل قبولی داشته باشد اما مانند گذشته شاهد رشد و جهش یکباره مسکن نخواهیم بود.
وی درباره پیش بینی خود از آینده بازار طلا و ارز گفته بود: بازار طلا وارز را بازار قابل اطمینان برای سرمایه گذاری مسکن نمیبینم.
بنابراین به نظر بنده میتوان گفت که به ایستگاه پایانی رکود مسگن رسیدهایم زیرا علل آسیب رسان به رونق بازار مسکن شناسائی شده که در این راستا
۱- حجم بالای صدور پروانههای ساختمانی طی سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۲
۲- نرخ بالای سود بانکی
۳- انحصار بانک مسکن در ارائه وامهای مسکن
۴- اتخاذ سیاستهای نا درست بانکی و اصرار بر برگشت سریع وامهای داده شده
۵- نرخ پائین رشد اقتصادی طی سالهای اخیر
مهمترین عوامل طولانی شدن رکود بازار مسکن نام گرفتهاند.
نظرتان را بنویسید